معنی فارسی preputial

B2

پیشابگاهی، مربوط به پوشش پوست در ناحیه ختنه گاه در مردان.

Related to the skin covering the glans of the penis.

example
معنی(example):

غده پیشابگاهی در تولید مایعات خاص کمک می‌کند.

مثال:

The preputial gland helps in the production of certain fluids.

معنی(example):

آسیب‌های پیشابگاهی می‌تواند نشان‌دهنده یک مشکل بهداشتی باشد.

مثال:

Preputial lesions can indicate an underlying health issue.

معنی فارسی کلمه preputial

: معنی preputial به فارسی

پیشابگاهی، مربوط به پوشش پوست در ناحیه ختنه گاه در مردان.