معنی فارسی prereformation

B1

دوره‌ای قبل از اصلاحات دینی که در آن تفکرات و ایده‌ها شروع به تغییر کردند و زمینه‌ساز تحولات بعدی شد.

The period before the Reformation, characterized by the emergence of new religious and philosophical ideas.

example
معنی(example):

دوره پیشاصلاحات برای توسعه ایده‌های جدید حیاتی بود.

مثال:

The prereformation period was crucial for the development of new ideas.

معنی(example):

بسیاری از محققان تاریخ پیشاصلاحات را مطالعه کردند.

مثال:

Many scholars studied the history of the prereformation.

معنی فارسی کلمه prereformation

: معنی prereformation به فارسی

دوره‌ای قبل از اصلاحات دینی که در آن تفکرات و ایده‌ها شروع به تغییر کردند و زمینه‌ساز تحولات بعدی شد.