معنی فارسی prereformatory
B1سیستم یا رویکردی که به اصلاح و آموزش افراد جوان پیش از اینکه به زندگی بزرگسالی بپردازند، میپردازد.
Pertaining to an educational system aimed at rehabilitating young offenders.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
سیستم پیشاصلاحاتی هدفش آموزش جوانان مجرم بود.
مثال:
The prereformatory system aimed to educate young offenders.
معنی(example):
والدین نگران اثر بخشی رویکرد پیشاصلاحاتی بودند.
مثال:
Parents were concerned about the effectiveness of the prereformatory approach.
معنی فارسی کلمه prereformatory
:
سیستم یا رویکردی که به اصلاح و آموزش افراد جوان پیش از اینکه به زندگی بزرگسالی بپردازند، میپردازد.