معنی فارسی prerestrain
B1پیش کشش به معنای کنترل و محدود کردن خود قبل از یک موقعیت استرس‌زا.
To prepare oneself mentally or physically to limit one’s responses.
- VERB
example
معنی(example):
قبل از جلسه، باید احساساتم را کنترل کنم.
مثال:
I need to prerestrain my emotions before the meeting.
معنی(example):
او خود را پیش‌کشش کرد تا در طول بحث آرام بماند.
مثال:
He prerestrained himself to stay calm during the discussion.
معنی فارسی کلمه prerestrain
:
پیش کشش به معنای کنترل و محدود کردن خود قبل از یک موقعیت استرس‌زا.
