معنی فارسی prerestriction
B1محدودیت پیشین، کنترل یا محدود کردن شرایط یا دسترسی قبل از وقوع.
A limitation or condition applied beforehand.
- NOUN
example
معنی(example):
محدودیت پیشین در اشتراکگذاری دادهها به حفظ حریم خصوصی کاربر کمک کرد.
مثال:
The prerestriction of data sharing helped protect user privacy.
معنی(example):
محدودیت پیشرو بر تعداد شرکتکنندگان در مطالعه وجود داشت.
مثال:
There was a prerestriction on the number of participants in the study.
معنی فارسی کلمه prerestriction
:
محدودیت پیشین، کنترل یا محدود کردن شرایط یا دسترسی قبل از وقوع.