معنی فارسی preromantic
B1دورهای پیش از رمانتیسم که هنر و ادبیات آن بیشتر به موضوعات طبیعی و انسانی میپرداخت.
A period before Romanticism characterized by artistic and literary focus on nature and human experiences.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
هنر پیشرومانتیك معمولاً بر زیبایی طبیعت تمرکز داشت.
مثال:
Preromantic art often focused on nature's beauty.
معنی(example):
دوره پیشرومانتیك پایهگذار جنبشهای رمانتیک بعدی بود.
مثال:
The preromantic period laid the groundwork for later romantic movements.
معنی فارسی کلمه preromantic
:
دورهای پیش از رمانتیسم که هنر و ادبیات آن بیشتر به موضوعات طبیعی و انسانی میپرداخت.