معنی فارسی preroutine

B1

روالی که قبل از یک فعالیت خاص انجام می‌شود و به آماده‌سازی فرد کمک می‌کند.

A routine established prior to a particular activity to prepare oneself.

example
معنی(example):

مهم است که قبل از شروع روز خود یک روال قبلی داشته باشید.

مثال:

It's important to have a preroutine before starting your day.

معنی(example):

ایجاد یک روال قبلی می‌تواند به افزایش بهره‌وری کمک کند.

مثال:

Establishing a preroutine can help increase productivity.

معنی فارسی کلمه preroutine

: معنی preroutine به فارسی

روالی که قبل از یک فعالیت خاص انجام می‌شود و به آماده‌سازی فرد کمک می‌کند.