معنی فارسی prerupt

B1

توصیف وضعیتی که قبل از یک فوران یا وقوع شدید پیش می‌آید.

Describing a situation that occurs prior to a significant rupture or event.

example
معنی(example):

آنها فعالیت آتشفشانی را پیش‌فوران نامگذاری کردند، که نشان دهنده فوران قریب‌الوقوع بود.

مثال:

They dubbed the volcanic activity as prerupt, indicating an imminent eruption.

معنی(example):

علائم به صورت پیش‌فوران به نظر می‌رسند، که نشان می‌دهد باید وضعیت را به دقت زیر نظر داشته باشیم.

مثال:

The signs appear prerupt, suggesting we should monitor the situation closely.

معنی فارسی کلمه prerupt

: معنی prerupt به فارسی

توصیف وضعیتی که قبل از یک فوران یا وقوع شدید پیش می‌آید.