معنی فارسی presagefulness
B2پیشگویی یا قدرت پیشبینی وقایع آینده به شکلی جدی و قابل توجه.
The quality of being able to foresee or predict events before they happen.
- NOUN
example
معنی(example):
پیشگویی او به آنها کمک کرد تا برای طوفان آماده شوند.
مثال:
His presagefulness helped them prepare for the storm.
معنی(example):
او به خاطر پیشگوییاش در پیشبینی روندها شناخته شده بود.
مثال:
She was known for her presagefulness in predicting trends.
معنی فارسی کلمه presagefulness
:
پیشگویی یا قدرت پیشبینی وقایع آینده به شکلی جدی و قابل توجه.