معنی فارسی presager
B2پیشگو، شخصی که میتواند وقایع یا نتایج آینده را پیش بینی کند.
One who predicts or foretells future events.
- noun
noun
معنی(noun):
One who, or that which, presages; a foreteller; a foreboder.
example
معنی(example):
او پیشگو رویدادهایی است که در آینده رخ خواهد داد.
مثال:
He is a presager of events that will unfold.
معنی(example):
خواننده تاروت به عنوان پیشگو آینده عمل کرد.
مثال:
The tarot reader acted as a presager of the future.
معنی فارسی کلمه presager
:
پیشگو، شخصی که میتواند وقایع یا نتایج آینده را پیش بینی کند.