معنی فارسی prescriptible
B1قابل تجویز، به معنای این است که چیزی میتواند با تجویز پزشک تعیین شود.
Able to be prescribed or recommended by a qualified practitioner.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
برخی داروها توسط پزشکان قابل تجویز هستند.
مثال:
Certain medications are prescriptible by doctors.
معنی(example):
طبیعت قابل تجویز درمانها اجازه انعطافپذیری را میدهد.
مثال:
The prescriptible nature of the treatments allows for flexibility.
معنی فارسی کلمه prescriptible
:
قابل تجویز، به معنای این است که چیزی میتواند با تجویز پزشک تعیین شود.