معنی فارسی presentenced
B2وضعیتی که در آن فرد بهطور پیشحکم به مجازات خاصی تعیین شده است.
The status of having been sentenced or having a sentence recommended before a final judgment.
- VERB
example
معنی(example):
دادگاه او را به پنج سال حبس پیشحکم صادر کرد.
مثال:
He was presentenced to five years in prison by the court.
معنی(example):
وضعیت پیشمحکومیت متهم موجب نگرانی در میان قربانیان شد.
مثال:
The defendant's presentenced status caused concern among the victims.
معنی فارسی کلمه presentenced
:
وضعیتی که در آن فرد بهطور پیشحکم به مجازات خاصی تعیین شده است.