معنی فارسی presential
B1حضور فیزیکی در یک مکان، به خصوص در زمینههای رسمی یا آموزشی.
Relating to or taking place in a physical presence; face-to-face.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
کلاس به صورت حضوری برگزار شد و امکان تعامل رو در رو را فراهم کرد.
مثال:
The class was held in a presential format, allowing for face-to-face interaction.
معنی(example):
بسیاری ترجیح میدهند که جلسات حضوری را به جلسات مجازی به خاطر ارتباط بهتر داشته باشند.
مثال:
Many prefer presential meetings to virtual ones for better communication.
معنی فارسی کلمه presential
:
حضور فیزیکی در یک مکان، به خصوص در زمینههای رسمی یا آموزشی.