معنی فارسی presentiality

B1

حضور فیزیکی در یک موقعیت یا رویداد، به ویژه در کنفرانس‌ها یا سمینارها.

The quality of being present in a particular space; physical presence.

example
معنی(example):

حضور فیزیکی در این رویداد برای شبکه‌سازی بسیار مهم بود.

مثال:

The presentiality of the event was crucial for networking.

معنی(example):

برخی بر این باورند که حضور فیزیکی تجربه‌های یادگیری را بهبود می‌بخشد.

مثال:

Some argue that presentiality enhances learning experiences.

معنی فارسی کلمه presentiality

: معنی presentiality به فارسی

حضور فیزیکی در یک موقعیت یا رویداد، به ویژه در کنفرانس‌ها یا سمینارها.