معنی فارسی presettable
B2به تجهیزاتی اطلاق میشود که میتوان آنها را به طور پیشفرض تنظیم کرد.
Capable of being set in advance or programmed to specific settings.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
ترموستات قابل برنامهریزی قابلیت تنظیم پیشفرض برای صرفهجویی در انرژی دارد.
مثال:
The programmable thermostat is presettable to save energy.
معنی(example):
فر جدید ما دارای تنظیمات پیشفرض است که آشپزی را آسانتر میکند.
مثال:
Our new oven is presettable, making cooking easier.
معنی فارسی کلمه presettable
:
به تجهیزاتی اطلاق میشود که میتوان آنها را به طور پیشفرض تنظیم کرد.