معنی فارسی presession

B1

جلسه‌ای که قبل از یک رویداد بزرگ‌تر برگزار می‌شود و به آماده‌سازی آن کمک می‌کند.

A meeting or session held prior to a main event to facilitate preparation.

example
معنی(example):

قبل از کنفرانس اصلی، آنها یک جلسه مقدماتی برای آماده‌سازی شرکت‌کنندگان برگزار کردند.

مثال:

Before the main conference, they held a presession to prepare the attendees.

معنی(example):

جلسه مقدماتی بر روی شبکه‌سازی و معرفی شرکت‌کنندگان تمرکز داشت.

مثال:

The presession focused on networking and introductions among participants.

معنی فارسی کلمه presession

: معنی presession به فارسی

جلسه‌ای که قبل از یک رویداد بزرگ‌تر برگزار می‌شود و به آماده‌سازی آن کمک می‌کند.