معنی فارسی presharpen
B1پیشتیز کردن، فرایند تیز کردن اشیاء مانند مداد یا ابزار پیش از استفاده.
To sharpen something in advance, typically tools or writing instruments.
- VERB
example
معنی(example):
شما باید قبل از کلاس مدادهای خود را پیشتیز کنید.
مثال:
You should presharpen your pencils before class.
معنی(example):
خوب است که ابزارهای خود را برای کار پیشتیز کنید.
مثال:
It's a good idea to presharpen your tools for the job.
معنی فارسی کلمه presharpen
:
پیشتیز کردن، فرایند تیز کردن اشیاء مانند مداد یا ابزار پیش از استفاده.