معنی فارسی preshelter
B1پیشپناه دادن، فرایند فراهم کردن پناه تجهیزات یا مکانهایی برای حفاظت از افراد یا موجودات در برابر خطرات.
To provide shelter in advance to protect from potential harm or threat.
- VERB
example
معنی(example):
حیوانات معمولاً در طول طوفان با پناهگاه پیش فراهم میشوند.
مثال:
Animals are often provided with preshelter during storms.
معنی(example):
ما باید قبل از رسیدن یخبندان، گیاهان خود را پناه پوشش دهیم.
مثال:
We need to preshelter our plants before the frost arrives.
معنی فارسی کلمه preshelter
:
پیشپناه دادن، فرایند فراهم کردن پناه تجهیزات یا مکانهایی برای حفاظت از افراد یا موجودات در برابر خطرات.