معنی فارسی presignify
B1پیشنشانه کردن به معنای ارسال نشانهای از چیزی قبل از وقوع آن است.
To indicate or suggest something beforehand.
- VERB
example
معنی(example):
این حرکت به نظر میرسد به معنای پیشنشانهای از توافق باشد.
مثال:
The gesture seems to presignify agreement.
معنی(example):
رنگها میتوانند در هنر، معانی مختلفی را پیشنشانه کنند.
مثال:
Colors can presignify different emotions in art.
معنی فارسی کلمه presignify
:
پیشنشانه کردن به معنای ارسال نشانهای از چیزی قبل از وقوع آن است.