معنی فارسی presignificancy
B1اهمیت یا معنا (مفهوم) پیش از وقوع یک رویداد یا یک شرایط خاص.
The state of having significance before particular events or circumstances.
- NOUN
example
معنی(example):
اهمیت پیشینی برخی از نمادها بین دانشمندان مورد بحث است.
مثال:
The presignificancy of certain symbols is debated among scholars.
معنی(example):
اهمیت پیشینی نشانههای فرهنگی میتواند بر ادراکها تأثیر بگذارد.
مثال:
The presignificancy of cultural markers can influence perceptions.
معنی فارسی کلمه presignificancy
:
اهمیت یا معنا (مفهوم) پیش از وقوع یک رویداد یا یک شرایط خاص.