معنی فارسی presignificant
B1مربوط به اهمیت یا معنایی که قبل از وقوع یک رویداد وجود دارد.
Relating to or having significance prior to the occurrence of an event.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
عوامل پیشمعنایی پیش از مطالعه تحلیل شدند.
مثال:
The presignificant factors were analyzed prior to the study.
معنی(example):
نقش پیشمعنایی او در پروژه برای موفقیت آن حیاتی بود.
مثال:
Her presignificant role in the project was crucial for its success.
معنی فارسی کلمه presignificant
:
مربوط به اهمیت یا معنایی که قبل از وقوع یک رویداد وجود دارد.