معنی فارسی prespontaneity
B1پیشپاسخگویی، حالتی است که در آن یک فرد یا گروه با واکنش غیرمنتظره و بیبرنامه به وضعیتی برخورد میکند.
The quality of responding spontaneously before a planned or thoughtful reaction.
- NOUN
example
معنی(example):
شخصیت او به برخی تصمیمات غیرمنتظره منجر شد.
مثال:
His prespontaneity led to some unexpected decisions.
معنی(example):
پیشپاسخگویی میتواند بهطور معمولی در فعالیتهای گروهی خود را نشان دهد.
مثال:
Prespontaneity can often create spontaneity in group activities.
معنی فارسی کلمه prespontaneity
:
پیشپاسخگویی، حالتی است که در آن یک فرد یا گروه با واکنش غیرمنتظره و بیبرنامه به وضعیتی برخورد میکند.