معنی فارسی pressor

B1

فشارآور به دستگاه یا ابزاری گفته می‌شود که برای وارد کردن فشار به یک شیء طراحی شده است.

A device that exerts pressure upon an object.

noun
معنی(noun):

Vasopressor

adjective
معنی(adjective):

Vasopressor

example
معنی(example):

فشارآور دستگاهی است که به چیزی فشار وارد می‌کند.

مثال:

A pressor is a device that applies pressure to something.

معنی(example):

فشارآور پزشکی برای مدیریت فشار خون استفاده می‌شود.

مثال:

The medical pressor is used to manage blood pressure.

معنی فارسی کلمه pressor

: معنی pressor به فارسی

فشارآور به دستگاه یا ابزاری گفته می‌شود که برای وارد کردن فشار به یک شیء طراحی شده است.