معنی فارسی pressrun

B1

تعداد مشخصی از نسخه‌ها که برای انتشار یک نشریه یا مدرک چاپ می‌شود.

A specified number of copies printed for the publication of a magazine or document.

example
معنی(example):

چاپ نشریه قبل از موعد مقرر به پایان رسید.

مثال:

The pressrun for the magazine was completed ahead of schedule.

معنی(example):

آنها یک چاپ بزرگ سفارش دادند تا تقاضا را برآورده کنند.

مثال:

They ordered a large pressrun to meet the demand.

معنی فارسی کلمه pressrun

: معنی pressrun به فارسی

تعداد مشخصی از نسخه‌ها که برای انتشار یک نشریه یا مدرک چاپ می‌شود.