معنی فارسی prestorage

B1

فرایند ذخیره‌سازی مواد قبل از نیاز به آنها برای هماهنگی و کارایی بهتر.

The process of storing materials in advance to ensure efficiency in resource management.

example
معنی(example):

پیش‌ذخیره‌سازی مواد به مدیریت مؤثر منابع کمک می‌کند.

مثال:

Prestorage of materials helps in managing resources effectively.

معنی(example):

قبل از رویداد، ما بر پیش‌ذخیره‌سازی تمرکز کردیم تا همه چیز آماده باشد.

مثال:

Before the event, we focused on prestorage to ensure everything was ready.

معنی فارسی کلمه prestorage

: معنی prestorage به فارسی

فرایند ذخیره‌سازی مواد قبل از نیاز به آنها برای هماهنگی و کارایی بهتر.