معنی فارسی presupposal

B2

پیش‌فرض به معنی حاملات یا عقاید نانوشته‌ای است که در یک گفت‌وگو یا استدلال فرض می‌شود.

An implicit assumption or belief upon which an argument or statement is based.

example
معنی(example):

پیش‌فرض دانش مشترک در ارتباطات مهم است.

مثال:

The presupposal of common knowledge is important in communication.

معنی(example):

استدلال او بر اساس پیش‌فرض مطالعات قبلی بود.

مثال:

His argument was based on the presupposal of previous studies.

معنی فارسی کلمه presupposal

: معنی presupposal به فارسی

پیش‌فرض به معنی حاملات یا عقاید نانوشته‌ای است که در یک گفت‌وگو یا استدلال فرض می‌شود.