معنی فارسی presuspiciously
B1به شیوهای که منعکس کننده احساس عدم اطمینان یا شک باشد، به ویژه در مورد نیت یا اقداماتی که ممکن است در آینده رخ دهد.
In a manner reflecting a sense of suspicion or doubt regarding future actions.
- ADVERB
example
معنی(example):
او با پیشنگرانی به او نگاه کرد، نسبت به نیتهای او مطمئن نبود.
مثال:
He looked at her presuspiciously, unsure of her intentions.
معنی(example):
او پیشنگرانه به سند نگاه کرد قبل از اینکه آن را امضا کند.
مثال:
She presuspiciously regarded the document before signing it.
معنی فارسی کلمه presuspiciously
:
به شیوهای که منعکس کننده احساس عدم اطمینان یا شک باشد، به ویژه در مورد نیت یا اقداماتی که ممکن است در آینده رخ دهد.