معنی فارسی pretarsi

B1

استخوان‌های کوچک در پای موجودات، که به تعادل و حرکت کمک می‌کنند.

The small bones in the foot of certain animals.

example
معنی(example):

باستان‌شناس استخوان‌های پیش‌پایی فسیل را مورد مطالعه قرار داد.

مثال:

The paleontologist studied the pretarsi of the fossil.

معنی(example):

استخوان‌های پیش‌پایی می‌توانند درک بهتری از گونه‌های باستانی فراهم کنند.

مثال:

Pretarsi can provide insight into ancient species.

معنی فارسی کلمه pretarsi

: معنی pretarsi به فارسی

استخوان‌های کوچک در پای موجودات، که به تعادل و حرکت کمک می‌کنند.