معنی فارسی pretarsus

B1

قسمتی از پاهای حشرات که در حركات و چنگ زدن موثر است.

A part of the legs in insects that aids in movement and grip.

example
معنی(example):

پیش‌پایی کمک می‌کند تا پاهای حشره انعطاف‌پذیر باشند.

مثال:

The pretarsus helps with the flexibility of the insect's leg.

معنی(example):

حشرات دارای پیش‌پایی تخصصی برای چنگ زدن به سطوح هستند.

مثال:

Insects have a specialized pretarsus for gripping surfaces.

معنی فارسی کلمه pretarsus

: معنی pretarsus به فارسی

قسمتی از پاهای حشرات که در حركات و چنگ زدن موثر است.