معنی فارسی pretensionless
B1بدون تظاهر، حالتی که در آن شخص بیآنکه بخواهد خود را بزرگ کند، در سادگی و صراحت رفتار میکند.
Without pretension; sincere and genuine.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
روش بدون تظاهر او باعث شد که همه احساس راحتی کنند.
مثال:
His pretensionless manner made everyone comfortable.
معنی(example):
محیط بدون تظاهر اجازه بحثهای آزاد را داد.
مثال:
The pretensionless environment allowed for open discussions.
معنی فارسی کلمه pretensionless
:
بدون تظاهر، حالتی که در آن شخص بیآنکه بخواهد خود را بزرگ کند، در سادگی و صراحت رفتار میکند.