معنی فارسی pretensional
B1ظاهری، مربوط به رفتار یا سخنانی که فقط برای نشان دادن یک جنبه خاص به کار میرود.
Relating to or characterized by pretense.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
جنبههای ظاهری استدلال او واضح بود.
مثال:
The pretensional aspects of his argument were evident.
معنی(example):
او اغلب از استدلالهای ظاهری در بحثهایش استفاده میکرد.
مثال:
She often used pretensional reasoning in her debates.
معنی فارسی کلمه pretensional
:
ظاهری، مربوط به رفتار یا سخنانی که فقط برای نشان دادن یک جنبه خاص به کار میرود.