معنی فارسی pretenseful
B1ظاهرساز، شخصی که بیشتر به ظاهر اهمیت میدهد و در تلاش است تا خود را به شکلی خاص جلوه دهد.
Characterized by pretense or insincerity.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
طبیعت ظاهرساز او باعث میشد که احساسات واقعیاش را بشناسیم.
مثال:
Her pretenseful nature made it difficult to know her true feelings.
معنی(example):
لبخند ظاهری او به چشمانش نرسید.
مثال:
The pretenseful smile did not reach her eyes.
معنی فارسی کلمه pretenseful
:
ظاهرساز، شخصی که بیشتر به ظاهر اهمیت میدهد و در تلاش است تا خود را به شکلی خاص جلوه دهد.