معنی فارسی preterdiplomatically
B1به شیوهای که قبل از مذاکرات رسمی برای حل مسائل و جلوگیری از بحران انجام میشود.
In a manner that occurs before formal diplomatic discussions.
- ADVERB
example
معنی(example):
او وضعیت را پیشا دیپلماتیک مدیریت کرد تا از تشدید بحران جلوگیری کند.
مثال:
He handled the situation preterdiplomatically to prevent escalation.
معنی(example):
آنها اغلب مسائل را پیشا دیپلماتیک بحث میکنند قبل از اینکه به مذاکرات رسمی بپردازند.
مثال:
They often discuss issues preterdiplomatically before engaging in formal talks.
معنی فارسی کلمه preterdiplomatically
:
به شیوهای که قبل از مذاکرات رسمی برای حل مسائل و جلوگیری از بحران انجام میشود.