معنی فارسی pretreat
B1پیشدرمان کردن چیزی پیش از عمل اصلی برای افزایش کارایی یا جلوگیری از مشکلات.
To apply a treatment to something before the main treatment or process.
- verb
verb
معنی(verb):
To give something a treatment prior to another operation
example
معنی(example):
قبل از شستشو باید پارچه را پیشدرمان کنید تا از لکهها جلوگیری شود.
مثال:
You should pretreat the fabric before washing it to prevent stains.
معنی(example):
آنها تصمیم گرفتند چوب را پیشدرمان کنند تا دوام آن افزایش یابد.
مثال:
They decided to pretreat the wood to enhance its durability.
معنی فارسی کلمه pretreat
:
پیشدرمان کردن چیزی پیش از عمل اصلی برای افزایش کارایی یا جلوگیری از مشکلات.