معنی فارسی pretribal
B1جامعههایی که قبل از شکلگیری قبایل به وجود آمدهاند.
Societies that existed before the establishment of tribal structures.
- OTHER
example
معنی(example):
جامعههای پیشقبیلهای اشکال سازماندهی متفاوتی داشتند.
مثال:
Pretribal societies had different forms of organization.
معنی(example):
مطالعه تاریخ پیشقبیلهای چیزهای زیادی در مورد فرهنگ ابتدایی انسانها نشان میدهد.
مثال:
Studying pretribal history reveals much about early human culture.
معنی فارسی کلمه pretribal
:
جامعههایی که قبل از شکلگیری قبایل به وجود آمدهاند.