معنی فارسی pretypifying
B1عملی که در آن یک شی یا داده بهطور زودهنگام طبقهبندی یا تیپسازی میشود.
The process of categorizing or representing something before it typically would be.
- OTHER
example
معنی(example):
عمل پیشتیپگذاری در تحقیقات بسیار مهم است.
مثال:
The act of pretypifying is crucial in research.
معنی(example):
او در حال پیشتیپگذاری نمونهها برای آزمایش خود است.
مثال:
She is pretypifying the samples for her experiment.
معنی فارسی کلمه pretypifying
:
عملی که در آن یک شی یا داده بهطور زودهنگام طبقهبندی یا تیپسازی میشود.