معنی فارسی pretyranny
B1دوره یا شرایطی که قبل از استبداد به وجود آمده و ممکن است شامل نارضایتیها و مشکلات اجتماعی باشد.
Conditions existing prior to tyranny, often characterized by discontent or rebellion.
- NOUN
example
معنی(example):
دوره پیش-استبدادی با آشفتگیهای اجتماعی و مبارزه برای حقوق مشخص شد.
مثال:
The pretyranny period was marked by social upheaval and struggle for rights.
معنی(example):
در تلاش برای آزادی، آنها علیه شرایط پیش-استبدادی مبارزه کردند.
مثال:
In their quest for freedom, they fought against the pretyranny conditions.
معنی فارسی کلمه pretyranny
:
دوره یا شرایطی که قبل از استبداد به وجود آمده و ممکن است شامل نارضایتیها و مشکلات اجتماعی باشد.