معنی فارسی preventing-flies
B1جلوگیری از مگسها، عمل جلوگیری یا به حداقل رساندن حضور مگسها در محیط یا بر روی مواد غذایی.
The act of keeping flies away or minimizing their presence in an environment.
- OTHER
example
معنی(example):
پوشاندن غذا به جلوگیری از مگسها کمک میکند.
مثال:
Keeping food covered helps in preventing flies.
معنی(example):
استفاده از دافعهای طبیعی در جلوگیری از مگسها مؤثر است.
مثال:
Using natural repellents is effective in preventing flies.
معنی فارسی کلمه preventing-flies
:
جلوگیری از مگسها، عمل جلوگیری یا به حداقل رساندن حضور مگسها در محیط یا بر روی مواد غذایی.