معنی فارسی preventionism
B2پیشگیریگرایی، فلسفه یا دیدگاهی که بر اولویت پیشگیری به جای درمان تأکید دارد.
A philosophy that emphasizes the importance of preventive measures.
- NOUN
example
معنی(example):
پیشگیریگرایی بر جلوگیری از مسائل قبل از بروز تمرکز دارد.
مثال:
Preventionism focuses on avoiding issues before they arise.
معنی(example):
مفهوم پیشگیریگرایی در بهداشت عمومی در حال گسترش است.
مثال:
The concept of preventionism is gaining traction in public health.
معنی فارسی کلمه preventionism
:
پیشگیریگرایی، فلسفه یا دیدگاهی که بر اولویت پیشگیری به جای درمان تأکید دارد.