معنی فارسی preventionist
B2پیشگیرگر، فردی که به دنبال پیشگیری از مشکلات یا خطرات است.
A person who advocates for preventive measures and practices.
- NOUN
example
معنی(example):
به عنوان یک پیشگیریگرا، او از روشهای ایمنتر در مدارس حمایت میکند.
مثال:
As a preventionist, she advocates for safer practices in schools.
معنی(example):
نقش پیشگیریگر به ترویج ابتکارات بهداشت و ایمنی مربوط میشود.
مثال:
The preventionist's role is to promote health and safety initiatives.
معنی فارسی کلمه preventionist
:
پیشگیرگر، فردی که به دنبال پیشگیری از مشکلات یا خطرات است.