معنی فارسی preventure

B1

عمل پیشگیری، اقداماتی که به منظور جلوگیری از وقوع مشکلات انجام می‌شود.

The act of taking preventive measures to avoid future problems.

example
معنی(example):

ما باید پیشگیری کنیم تا از بروز مشکلات آینده جلوگیری کنیم.

مثال:

We need to preventure in order to avoid future problems.

معنی(example):

پیشگیری می‌تواند در کسب‌وکار منابع و زمان را صرفه‌جویی کند.

مثال:

Preventure can save resources and time in business.

معنی فارسی کلمه preventure

: معنی preventure به فارسی

عمل پیشگیری، اقداماتی که به منظور جلوگیری از وقوع مشکلات انجام می‌شود.