معنی فارسی preventuring

B1

فرایندهایی که در آنها اقداماتی برای جلوگیری از وقوع مشکلات صورت می‌گیرد.

Processes involving actions taken to avoid potential problems.

example
معنی(example):

فرایندهای پیشگیرانه نیاز به بهبود دارند تا نتایج بهتری حاصل شود.

مثال:

Preventuring processes need to be refined for better results.

معنی(example):

پیشگیری مؤثر می‌تواند به منافع بلندمدت منجر شود.

مثال:

Effective preventuring can lead to long-term benefits.

معنی فارسی کلمه preventuring

: معنی preventuring به فارسی

فرایندهایی که در آنها اقداماتی برای جلوگیری از وقوع مشکلات صورت می‌گیرد.