معنی فارسی prewarm

B1

پیش‌گرم کردن، عمل گرم کردن یک وسیله یا محیط قبل از استفاده از آن برای دستیابی به نتایج بهتر.

To warm something in advance, often to improve performance or results when it is used.

example
معنی(example):

مهم است که فر را برای پخت قبل راه‌اندازی کنید.

مثال:

It's important to prewarm the oven for baking.

معنی(example):

ما باید قبل از سفر طولانی ماشین را پیش‌گرم کنیم.

مثال:

We need to prewarm the car before the long drive.

معنی فارسی کلمه prewarm

: معنی prewarm به فارسی

پیش‌گرم کردن، عمل گرم کردن یک وسیله یا محیط قبل از استفاده از آن برای دستیابی به نتایج بهتر.