معنی فارسی prewarmed

B1

پیش گرم شده، به معنای داغ کردن چیزی قبل از استفاده و ارائه آن.

Warmed in advance, often used to maintain the temperature of food or appliances.

example
معنی(example):

این ظرف قبل از سرو گرم شده بود تا داغ بماند.

مثال:

The dish was prewarmed before serving to keep it hot.

معنی(example):

قبل از پخت کیک، فر را گرم کردیم.

مثال:

We prewarmed the oven before baking the cake.

معنی فارسی کلمه prewarmed

: معنی prewarmed به فارسی

پیش گرم شده، به معنای داغ کردن چیزی قبل از استفاده و ارائه آن.