معنی فارسی priapusian
B1مربوط به پرایپوس، که نشاندهنده مفاهیم طبیعت و باروری است.
Pertaining to Priapus, often associated with themes of nature and fertility.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
موضوع پرایپوسیان بر طبیعت و باروری تمرکز دارد.
مثال:
The Priapusian theme focuses on nature and fertility.
معنی(example):
بسیاری از هنرمندان در آثار خود به نمادهای پرایپوسیان میپردازند.
مثال:
Many artists explore Priapusian symbols in their work.
معنی فارسی کلمه priapusian
:
مربوط به پرایپوس، که نشاندهنده مفاهیم طبیعت و باروری است.