معنی فارسی priceably

B1

به صورت قابل قیمت‌گذاری، نشان‌دهنده این که چیزی به راحتی می‌تواند به قیمت مشخصی عرضه شود.

In a manner that can be priced or valued.

example
معنی(example):

محصولات می‌توانند در بازارهای مختلف با قیمتی مشخص به فروش برسند.

مثال:

The products can be sold priceably in various markets.

معنی(example):

ویژگی‌های نرم‌افزار به‌طور قیمت‌گذاری نسبتاً سودآور است.

مثال:

The features of the software are priceably advantageous.

معنی فارسی کلمه priceably

: معنی priceably به فارسی

به صورت قابل قیمت‌گذاری، نشان‌دهنده این که چیزی به راحتی می‌تواند به قیمت مشخصی عرضه شود.