معنی فارسی prickless
B1بدون خار، صفتی برای گیاهانی که فاقد خار یا تیغ هستند.
Describing plants that do not have thorns or prickles.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
رز بدون خار انتخاب خوبی برای باغبانان است.
مثال:
The prickless rose is a great choice for gardeners.
معنی(example):
من انواع بدون خار گیاهان را ترجیح میدهم.
مثال:
I prefer prickless varieties of plants.
معنی فارسی کلمه prickless
:
بدون خار، صفتی برای گیاهانی که فاقد خار یا تیغ هستند.