معنی فارسی priorite
B2به معنای اولویت یا حق تقدم، در مجموعهای از موارد به معنای ارائه یا رعایت ملاحظات مهمتر است.
Referring to priority or precedence; indicating a higher importance in a sequence of events or tasks.
- NOUN
example
معنی(example):
آنها تأکید کردند که ایمنی در پروژه ساخت و ساز از اهمیت اولویت برخوردار است.
مثال:
They emphasized the priorite of safety in the construction project.
معنی(example):
اولویت این پروژه از ابتدا به وضوح مشخص شده بود.
مثال:
The priorite of the project was clearly defined from the beginning.
معنی فارسی کلمه priorite
:
به معنای اولویت یا حق تقدم، در مجموعهای از موارد به معنای ارائه یا رعایت ملاحظات مهمتر است.