معنی فارسی prioristic

C1

مربوط به یا دارای طبیعت ائتمال‌سازی، به سادگی بر اساس فرضیات منطقی عمل می‌کند.

Pertaining to a priori reasoning; based on theoretical understanding rather than practical evidence.

example
معنی(example):

او رویکرد ائتمال‌سازی را برای حل مشکل اتخاذ کرد.

مثال:

He took a prioristic approach to solving the problem.

معنی(example):

نگرش‌های ائتمال‌سازی او بر تصمیم‌گیری‌اش تأثیر گذاشت.

مثال:

Her prioristic views influenced her decision-making.

معنی فارسی کلمه prioristic

: معنی prioristic به فارسی

مربوط به یا دارای طبیعت ائتمال‌سازی، به سادگی بر اساس فرضیات منطقی عمل می‌کند.