معنی فارسی priori

C1

دانش یا استدلالی که مستقل از تجربه‌های عملی به دست می‌آید و پیش‌فرض‌های منطقی را شامل می‌شود.

Knowledge or reasoning that is independent of experience; derived from theoretical deduction rather than from observation.

example
معنی(example):

این استدلال بر اساس تفکر ائتمال‌سازی است.

مثال:

The argument was based on a priori reasoning.

معنی(example):

دانش ائتمال‌سازی نیازی به شواهد تجربی ندارد.

مثال:

A priori knowledge does not require empirical evidence.

معنی فارسی کلمه priori

: معنی priori به فارسی

دانش یا استدلالی که مستقل از تجربه‌های عملی به دست می‌آید و پیش‌فرض‌های منطقی را شامل می‌شود.